گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد پانزدهم
45 . تبلیغ



اشاره

45 . تبلیغدرآمدفصل یکم : جایگاه تبلیغفصل دوم : جایگاه مبلّغفصل سوم : رسالت مبلّغفصل چهارم : ویژگی های مبلّغفصل پنجم : ابزارهای تبلیغفصل ششم : آداب تبلیغفصل هفتم : آفات تبلیغفصل هشتم : آثار تبلیغ علمیفصل نهم : روش تبلیغ در قرآن

.


ص: 8

. .


ص: 9



درآمد

تبلیغ ، در لغت

درآمدتبلیغ ، در لغتواژه «تبلیغ» ، از ریشه «بلوغ» و «بَلاغ» (1) به معنای رساندن کاملِ پیام ، خبر ، اندیشه و سخن به دیگری است و «مبلّغ» ،کسی است که با همه توان ، تلاش می کند تا موادّ تبلیغی همراه خود را به مقصد نهایی که اندیشه و دل مخاطب است ، برساند . در قرآن کریم ، واژه «تبلیغ» و مشتقّات آن ، 28 بار به کار رفته اند . (2) عناوین دیگری مانند : هدایت ، دعوت ، موعظه ، تبشیر ، تخویف ، اِنذار ، امر به معروف و نهی از منکر نیز با عنوان تبلیغ ، ارتباطی نزدیک دارند؛ امّا هیچ یک ، از بار فرهنگی واژه «تبلیغ» در انتقال پیام ها برخوردار نیستند . از منظر قرآن و احادیث ، رساندن پیام های سازنده خداوند مهربان به اندیشه و دل مردم ، مهم ترین وظیفه انبیای الهی و ادامه دهندگان راه آنان است . به انجام

.

1- .الکافی ، ج 2 ، ص 149 ، ح 6 .
2- .البلوغ والبلاغ ، الانتهاء إلی أقصی المقصد والمنتهی ؛ مکانا کان أو زمانا أو أمرا من الاُمور المقدّره . و ربما یعبّر به عن المشارفه إلیه و إن لم ینته إلیه (مفردات ألفاظ القرآن : ص 144 مادّه «بلغ») .

ص: 10



عوامل موفّقیت مبلّغ

.

.


ص: 11



انگیزه مبلّغ

رساندن این وظیفه ، تا آن جا اهمّیت دارد که قرآن ، خطاب به پیامبر اسلام ، تأکید می فرماید : « إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ . (1) جز رساندن پیام ، بر عهده تو نیست» . و پیامبر بزرگوار اسلام ، خود را به عنوان یک «مبلّغ» به مردم معرفی می کند و می فرماید : إنَّما أنَا مُبَلِّغٌ . (2) من ، فقط مبلّغم .

عوامل موفّقیت مبلّغبر اساس آنچه امروزه در دانش های روان شناسی ، ارتباطات اجتماعی و مدیریت مطرح است ، موفّقیت یا شکست مبلّغان و برنامه سازان تبلیغاتی در رسیدن به اهداف خود ، به پنج عامل باز می گردد : 1 . انگیزه مبلّغ ، 2 . محتوای تبلیغ ، 3 . ویژگی های مبلّغ ، 4 . ابزارهای تبلیغ ، و 5 . شیوه تبلیغ . در اسلام ، همه این عوامل ، مورد توجّه قرار دارند و ما در این مَدخَل ، با الهام گرفتن از قرآن و حدیث ، تلاش می کنیم تا ضمن تقویت انگیزه تبلیغ ، مبلّغان را با اصلی ترین پیام هایی که باید به مردم منتقل کنند ، ویژگی هایی که برای مبلّغ ، ضروری است و ضامن موفّقیت وی در تبلیغ است ، ابزار تبلیغ ، و شیوه هایی که در موفّقیت مبلّغ ، مؤثّرند ، آشنا سازیم . اینک اشاره ای کوتاه به جمع بندی متون اسلامی در باره عوامل موفّقیت

.

1- .آل عمران : آیه 20 ، نساء : آیه 63 ، مائده : آیه 67 (دو بار) و 92 و 99 ، انعام : آیه 149 ، اعراف : آیه 62 و 68 و 79 و 93 ، هود : آیه 57 ، رعد : آیه 40 ، ابراهیم : آیه 52 ، نحل : آیه 35 و 82 ، انبیا : آیه 106 ، نور : آیه 54 ، عنکبوت : آیه 18 ، احزاب : آیه 39 ، یس : آیه 17 ، شورا : آیه 48 ، احقاف : آیه 23 و 35 ، قمر : آیه 5 ، تغابن : آیه 12 ، جن : آیه 23 و 28 .
2- .شورا : آیه 48 .

ص: 12



رسالت مبلّغ

مبلّغ داریم :

انگیزه مبلّغبدون تردید ، انگیزه ، قبل از هر چیز دیگر ، ضامن موفّقیت مبلّغ و برنامه های تبلیغی اوست . هر چه انگیزه قوی تر باشد ، امید موفّقیت، بیشتر است . تأمّل در متون دینی ای که در باره جایگاه تبلیغ و مبلّغ در اسلام سخن می گویند ، می تواند زمینه ساز تقویت انگیزه مبلّغان و برنامه سازان تبلیغی باشد . در این متون ، ضرورت تبلیغ به عنوان یک تکلیف الهی و وظیفه دینی ، شمرده شده و اهمّیت و آثار و برکات آن برای مبلّغ از یک سو و برای مردم از سوی دیگر ، مورد تأکید قرار گرفته و تبلیغ ، به عنوان پایگاه اِحیای معنوی مردم و یاری رساندن به خدا معرّفی شده است . (1) همچنین مبلّغ ، نماینده خدا ، نماینده پیامبر خدا ، نماینده کتاب خدا ، و حجّت خدا بر مردم، معرّفی شده است . (2) مبلّغ ، ترجمان حق ، سفیر خالق و فرا خواننده مردم به سوی خداست . (3) مبلّغ ، مجاهدی است که با سلاح سخن و قلم ، به یاری خدا (یعنی دفاع از همه ارزش های انسانی و مبارزه و جهاد با همه زشتی ها و ناهنجاری ها) بر می خیزد و جامعه را به مقصد اعلای انسانیت ، دعوت می کند . (4) بدین سان ، یک مبلّغ ، ارزشمندتر از هزاران عابد است ؛ چرا که همّت عابد ، در جهت نجات خویش است و همّت مبلّغ ، در جهت نجات مردم و خدمت به خلق ،

.

1- .خلاصه الأقوال ، ص 120 ، الرقم 3 .
2- .ر . ک : ص23 (زنده کردن مردم) و ص 27 (یاری کردن خدا) .
3- .ر . ک : ص31 (فضیلت مبلّغ) .
4- .ر . ک : ص 33 ح 24 و 25 .

ص: 13



ویژگی های مبلّغ

ابزارهای تبلیغ

و از این روست که در قیامت به عابد گفته می شود : اِنطَلِق إلَی الجَنَّهِ ! (1) به سوی بهشت برو ! امّا به مبلّغ گفته می شود : قِف ! تَشفَع لِلنّاسِ بِحُسنِ تَأدیبِکَ لَهُم . (2) درنگ کن و به پاداش آن که مردم را نیکو تربیت کردی ، آنها را شفاعت کن . این فضایل ، برای همه مبلّغانِ واجد شرایط است ؛ امّا کسانی که در هدایت مردم ، تلاش و ابتکار بیشتری دارند ، از کمالات برتری برخوردارند و مبلّغی که برای تبلیغ ، به بلاد شرک و کفر سفر کند و در این راه ، جان بدهد ، به سان ابراهیم خلیل ، در قیامت به صورت امّت واحدی محشور می گردد . (3) افزون بر این ، آنچه در باره حقوق مبلّغ و ثواب تبلیغ در احادیث اسلامی آمده است ، در جهت تقویت انگیزه مبلّغان و برنامه سازان تبلیغی است . (4) البتّه جایگاه رفیع مبلّغ ، مسئولیت بسیار سنگینی را بر دوش او می گذارد و آیات و احادیثی که در این باره (5) و نیز در مورد مبلّغان نمونه 6 وارد شده است ، برای مبلّغان ، سختْ هشدار دهنده است .

رسالت مبلّغمحتوای تبلیغ ، یکی دیگر از ارکان موفّقیت آن است . هر چه محتوای تبلیغ با

.

1- .ر . ک : ص 225 (فصل پنجم : ابزارهای تبلیغ) .
2- .ر . ک : ص 52 ح 65 .
3- .ر . ک : ص 35 (مبلّغی که به صورت یک امّت محشور می شود) .
4- .ر . ک : ص41 (حقوق مبلّغ) و ص43 (پاداش مبلّغ) .
5- .ر . ک : ص37 (مسئولیت مبلّغ) .

ص: 14

موازین عقلی، سازگارتر و پیام مبلّغ از غنای فرهنگی بیشتری برخوردار باشد ، میزان موفّقیت و تأثیرگذاری تبلیغ در مردم ، افزایش خواهد یافت . آنچه در فصل سوم تحت عنوان «رسالت مبلّغ» آمده است ، علاوه بر این که مبلّغ را با مهم ترین وظایف تبلیغی و جهتگیری های صحیح در پیام رسانی آشنا می کند ، نشان دهنده غنای فرهنگی پیام اسلام و انطباق آن با موازین فطری و عقلی است .

ویژگی های مبلّغسومین رکن موفّقیت مبلّغ ، ویژگی های شخصی اوست . مبلّغ ، در صورتی می تواند در جایگاه واقعی خود ، تداوم بخش راه انبیای الهی باشد و از ارزش های دینی دفاع کند که از نظر علمی ، اخلاقی و عملی ، واجد ویژگی هایی باشد که اسلام برای دعوت کنندگان مردم به خدا و ارزش های انسانی و اسلامی ضروری می داند . مشروح این ویژگی ها در فصل چهارم این عنوان خواهد آمد . مبلّغ ، اگر از حدّ اقلّ ضروری این ویژگی ها برخوردار نباشد ، نه تنها تلاش های تبلیغی او سودمند نیست ، بلکه برای جامعه و حتّی برای شخص او ، زیانبار و خطرناک خواهد بود .

ابزارهای تبلیغمبلّغ ، علاوه بر داشتن انگیزه قوی و پیام فرهنگی غنی و ویژگی های شخصی لازم ، برای موفّقیت ، به ابزار نیاز دارد . سخن ، مهم ترین ابزار تبلیغ و به مفهوم عامّ آن ، تنها ابزار تبلیغ در طول تاریخ است که در قالب های : موعظه ، خطابه ، مناظره ، و نثر و نظم ، پیام مبلّغ را به اندیشه و دل مردم منتقل می کند . جالب توجّه است که در احادیث اسلامی ، نوشتار نیز از مصادیق «سخن» شمرده شده و خط را «زبانِ دست» خوانده اند . بر این اساس ، وسایل اطّلاع رسانی

.


ص: 15



شیوه تبلیغ

مهم ترین نکته تبلیغی

جدید ، مانند : سینما و تئاتر نیز از اَشکال گوناگون سخن محسوب می شوند . در فصل پنجم این عنوان ، قدرت فوق العاده و سِحرآمیز «سخن» و اطّلاع رسانی و شیوه های سخن گفتن با مردم ، مورد توجّه قرار گرفته است . مهم ترین نکته در این فصل ، این است که از نظر احادیث اسلامی ، «سخن» ، از بالاترین قدرت در تحقّق اهداف فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و نظامی برخوردار است . ابزارهای انتقال سخن و اطّلاع رسانی به مردم ، مؤثّرتر از ابزارهای نظامی و اقتصادی اند و قدرت آنها از قدرت نظامی و اقتصادی ، افزون تر است . این ، ره نمودی است بس مهم و ارزنده برای مبلّغان و برنامه سازان تبلیغی مسلمان ، که متأسّفانه ، تا کنون ، آن گونه که شایسته است، مورد توجّه قرار نگرفته است و امروز ، دشمنان اسلام ، بیش از دوستان ، از این سلاح استفاده می کنند . امام خمینی رحمه الله در این باره می فرماید : تبلیغات ، مسئله ای است پُر اهمّیت و حسّاس؛ یعنی دنیا با تبلیغات ، حرکت می کند . آن قدری که دشمنان ما از حربه تبلیغات استفاده می کنند ، از طریق دیگری نمی کنند و ما باید به مسئله تبلیغات ، بسیار اهمّیت دهیم و از همه چیزهایی که هست ، بیشتر به آن توجّه کنیم . (1) آنچه امروز برای مبلّغان و حوزه های علمیّه و سازمان های تبلیغاتی اسلامی اهمّیت دارد ، این است که علاوه بر بهره گیری از شکل های سنّتی تبلیغ ، همگام با زمان ، از قالب های جدید سخن گفتن و اطّلاع رسانی به مردم و استدلال و اثرگذاری و اِقناع ، غفلت نورزند و خود را به ابزارهای جدید اطّلاع رسانی مجهّز سازند . (2)

شیوه تبلیغپنجمین رکن موفّقیت مبلّغ ، شیوه تبلیغ است . تبلیغ ، یک هنر بزرگ است و مبلّغ کامل ، یک هنرمند بزرگ . مبلّغ باید علاوه بر توجّه به عوامل چهارگانه ای که شرح آنها گذشت ، از هنر تبلیغ نیز برخوردار باشد ، و گر نه شایسته این عنوان نیست . هنر تبلیغ ، به کار گرفتن شیوه های مؤثّر و اجتناب از شیوه های نادرست در انتقال پیام های تبلیغی است که در فصل ششم و هفتم این عنوان ، مورد توجّه قرار گرفته است .

مهم ترین نکته تبلیغیدر پایان باید گفت : مهم ترین نکته ای که مبلّغان باید مورد توجّه قرار دهند ، این است که کارآیی «سخن» در انتقال پیام های الهی ، در مقابل کارآیی «عمل» ، ناچیز است . سخن ، قدرت سحرآمیز دارد؛ امّا عمل، اعجاز می کند . از این رو ، پیشوایان دینیِ ما، بیش از تبلیغ با سخن ، بر تبلیغ با عمل ، تأکید دارند . (3) در فصل هشتم این عنوان ، نمونه هایی از آثار اعجازآمیز عمل ، در گرایش مردم به اسلام و ارزش های اسلامی ارائه شده است .

.

1- .صحیفه نور : ج 17 ص 157 .
2- .ر . ک : ص167 (نقش زمان و مکان در تبلیغ) .
3- .ر . ک : ص341 (فصل هشتم : آثار تبلیغ عملی) .

ص: 16

الفصل الأوّل : مکانه التّبلیغ1 / 1وُجوبُ التَّبلیغِالکتاب«وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَ لِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» . (1)

«وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» . (2)

«یَاأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ» . (3)

«فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ» . (4)

«وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَی تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ» . (5)

.

1- .التوبه : 122 .
2- .آل عمران : 104 .
3- .المائده : 67 .
4- .الغاشیه : 21 .
5- .الذاریات : 55 .

ص: 17



فصل یکم : جایگاه تبلیغ

1 / 1 وجوب تبلیغ

فصل یکم : جایگاه تبلیغ1 / 1وجوب تبلیغقرآن« و شایسته نیست مؤمنان ، همگی [برای جهاد] کوچ کنند . پس چرا از هر فرقه ای از آنان ، دسته ای کوچ نمی کنند تا [دسته ای بمانند و ]در دین ، آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان باز گشتند ، بیم دهند ، باشد که آنان [از مجازات خداوند] بترسند؟! » .

« و باید از میان شما گروهی [مردم را] به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند ، و آنان همان رستگاران اند » .

« ای پیامبر ! آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ، ابلاغ کن ، و اگر نکنی ، پیامش را نرسانده ای ، و خدا تو را از [گزند ]مردم ، نگاه می دارد . آری ، خدا گروه کافران را هدایت نمی کند » .

« پس تذکّر ده ، که تو، تنها تذکّر دهنده ای » .

«و پند ده که مؤمنان را پند ، سود می دهد » .

.


ص: 18

«قُلْ أَیُّ شَیْ ءٍ أَکْبَرُ شَهَادَهً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَإِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ ءَالِهَهً أُخْرَی قُل لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِی ءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ» . (1)

«قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلاً وَ نَهَارًا» . (2)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ألا وإنّی اُجَدِّدُ القَولَ : ألا فَأَقیمُوا الصَّلاهَ ، وآتُوا الزَّکاهَ ، وَأمُروا بِالمَعروفِ ، وَانهَوا عَنِ المُنکَرِ . ألا وإنَّ رَأسَ الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِ أن تَنتَهوا إلی قَولی ، وتُبَلِّغوهُ مَن لَم یَحضُر ، وتَأمُروهُ بِقَبولِهِ ، وتَنهَوهُ عَن مُخالَفَتِهِ ؛ فَإِنَّهُ أمرٌ مِنَ اللّهِ عز و جل ومِنّی . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :وَاصطَفی سُبحانَهُ مِن وَلَدِهِ [أی آدَمَ علیه السلام ] أنبِیاءَ ، أخَذَ عَلَی الوَحیِ میثاقَهُم ، وعَلی تَبلیغِ الرِّسالَهِ أمانَتَهُم . (4)

عنه علیه السلام :أعِن أخاکَ عَلی هِدایَتِهِ . (5)

1 / 2أهَمِّیَّهُ التَّبلیغِإرشاد القلوب :رُوِیَ أنَّ داودَ علیه السلام خَرَجَ مُصحِرا مُنفَرِدا ، فَأَوحَی اللّهُ إلَیهِ : یا داودُ ، ما لی أراکَ وَحدانِیّا ؟ فَقالَ : إلهِی ! اشتَدَّ الشَّوقُ مِنّی إلی لِقائِکَ ، فَحالَ بَینی وبَینَکَ خَلقُکَ . فَأَوحَی اللّهُ إلَیهِ : اِرجِع إلَیهِم ؛ فَإِنَّکَ إن تَأتِنی بِعَبدٍ آبِقٍ اُثبِتکَ فِی اللَّوحِ جَمیلاً . (6)

.

1- .الأنعام : 19 .
2- .نوح : 5 .
3- .الاحتجاج : ج 1 ص 157 ح 32 عن علقمه بن محمّد الحضرمی ، روضه الواعظین : ص 111 کلاهما عن الإمام الباقر علیه السلام ولیس فیه «والنّهی عن المنکر» ، بحار الأنوار : ج 37 ص 215 ح 86 .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 1 ، بحار الأنوار : ج 11 ص 60 ح 70 .
5- .غررالحکم : ج 2 ص 178 ح 2281 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 76 ح 1834 .
6- .إرشاد القلوب : ص 171 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 40 ح 26 .

ص: 19



1 / 2 اهمّیت تبلیغ

« بگو : «گواهیِ چه کسی از همه برتر است ؟» . بگو : «خدا میان من و شما گواه است ، و این قرآن ، به من وحی شده تا به وسیله آن ، شما و هر کس را که [این پیام به او ]برسد ، هشدار دهم . آیا واقعا شما گواهی می دهید که در کنار خدا ، خدایان دیگری است ؟» . بگو : «من گواهی نمی دهم» . بگو : «او تنها معبودی یگانه است ، و بی تردید ، من از آنچه شریک [او] قرار می دهید ، بیزارم» » .

« [نوح] گفت : پروردگارا ! من قوم خود را در شب و روز ، دعوت کردم » .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آگاه باشید ! من این سخن را تکرار می کنم : هان ! نماز را به پای دارید و زکات بپردازید و امر به معروف و نهی از منکر کنید . بدانید که اساس امر به معروف و نهی از منکر ، آن است که به سخن من بینجامد و آن [سخن] را به کسی که حاضر نیست ، برسانید و او را به پذیرش آن ، فرمان دهید و از مخالفتش باز دارید که آن ، فرمانی از جانب خداوند و من است .

امام علی علیه السلام :خداوند سبحان، از میان فرزندان او (آدم علیه السلام ) پیامبران را برگزید و از آنان بر وحی ، پیمان گرفت و امانت تبلیغ رسالت را به آنان سپرد .

امام علی علیه السلام :برادرت را برای هدایتش یاری رسان .

1 / 2اهمّیت تبلیغإرشاد القلوب :نقل شده است که داوود علیه السلام به تنهایی به صحرا رفت . خداوند به او وحی فرستاد : «ای داوود ! چرا تو را تنها می بینم ؟» . داوود گفت : خدایا ! اشتیاق من به دیدار تو ، زیاد شده و خلقِ تو میان من و تو فاصله انداخته است . خداوند به او وحی فرستاد : «به سوی مردم باز گرد ، که اگر بنده گریزپایی را نزدم آوری ، نام تو را به زیبایی در لوح ثبت خواهم کرد» .

.


ص: 20

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، لأََن یَهدِیَ اللّهُ عَلی یَدَیکَ رَجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ . (1)

المطالب العالیه عن عبد الرحمن بن عائذ :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا بَعَثَ بَعثا قالَ : تَأَلَّفُوا النّاسَ ، وتَأَنَّوا بِهِم ، ولا تُغیروا عَلَیهِم حَتّی تَدعوهُم ؛ فَما عَلَی الأَرضِ مِن أهلِ بَیتِ مَدَرٍ ولا وَبَرٍ إلّا وإن تَأتونی بِهِم [مُسلِمینَ] أحَبُّ إلَیَّ مِن أن تَقتُلوا رِجالَهُم وتَأتونی بِنِسائِهِم . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا وَجَّهَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلَی الیَمَنِ قالَ : یا عَلِیُّ ، لا تُقاتِل أحَدا حتَّی تَدعُوَهُ إلَی الإِسلامِ ؛ وَایمُ اللّهِ ، لَأَن یَهدِیَ اللّهُ عَلی یَدَیکَ رَجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ وغَرَبَت ، ولَکَ وِلاؤُهُ یا عَلِیُّ . (3)

عنه علیه السلام :نِعمَ الهَدِیَّهُ المَوعِظَهُ . (4)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 691 ح 6537 ، المعجم الکبیر : ج 1 ص332 ح994 و ص 315 ح 930 کلّها عن أبی رافع ، کنز العمّال : ج 13 ص 107 ح 36350 ؛ مجمع البیان : ج 5 ص 113 وفیه «نسمه» بدل «رجلاً» ، الإقبال : ج 2 ص 58 بزیاده «إلی الإسلام» بعد «رجلاً» ، الأمالی للشجری : ج 1 ص 48 عن أبی رافع .
2- .المطالب العالیه : ج 2 ص 166 ح 1962 ، اُسد الغابه : ج 3 ص 460 الرقم 3339 ، تاریخ دمشق : ج 34 ص 450 ح 7058 کلاهما نحوه ، کنز العمّال : ج 4 ص 469 ح 11396 .
3- .الکافی : ج 5 ص 36 ح 2 عن مسمع بن عبد الملک عن الإمام الصادق علیه السلام و ص 28 ح 4 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 141 ح 240 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الجعفریّات : ص 77 ، النوادر للراوندی : ص 139 ح 187 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، مشکاه الأنوار : ص 193 ح 508 کلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 21 ص 361 ح 3 .
4- .غررالحکم : ج 6 ص 157 ح 9884 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 494 ح 9129 .

ص: 21

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی ! اگر خداوند به دستان تو انسانی را هدایت کند ، از آنچه خورشید بر آن تابیده ، برای تو بهتر است .

المطالب العالیه به نقل از عبد الرحمان بن عائذ :پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه دسته ای را گسیل می داشت ، [به آنان] می فرمود : «با مردم ، الفت بگیرید و به آنان فرصت دهید ، و تا آنان را [به اسلام] فرا نخوانده اید ، بر آنان هجوم نیاورید ، که بر روی زمین ، هیچ خانواده روستانشین یا چادرنشینی نیست ، مگر آن که اگر آنان را مسلمان پیش من آورید ، برایم دوست داشتنی تر از آن است که مردانشان را بکشید و زنانشان را نزد من آورید» .

امام علی علیه السلام :هنگامی که پیامبر خدا مرا به سوی یمن روانه ساخت ، فرمود : «ای علی ! با هیچ کس پیش از آن که او را به اسلام فرا خوانی ، جنگ مکن . سوگند به خدا ، اگر خداوند به دست تو انسانی را هدایت کند ، از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب کرده ، برایت بهتر است و ولای او با توست ، ای علی !».

امام علی علیه السلام :پنددهی ، بهترین هدیه است .

.


ص: 22

عنه علیه السلام :مَن وَعَظَکَ أحسَنَ إلَیکَ . (1)

شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید عن الإمام علیّ علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :لَیسَ کُلُّ ذی عَینٍ یُبصِرُ ، ولا کُلُّ ذی اُذُنٍ یَسمَعُ . فَتَصَدَّقوا عَلی اُولِی العُقولِ الزَّمِنَهِ (2) وَالأَلبابِ الحائِرَهِ بِالعُلومِ الَّتی هِیَ أفضَلُ صَدَقاتِکُم . ثُمَّ تَلا : «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَ الْهُدَی مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُوْلَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (3) . (4)

1 / 3إحیاءُ النّاسِالکتاب«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ» . (5)

«مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَی بَنِی إِسْرَاءِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسَاً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» . (6)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام فِی احتِجاجِهِ عَلَی الزِّندیقِ :. . . «مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَی بَنِی إِسْرَاءِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسَاً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» ، ولِلإِحیاءِ فی هذَا المَوضِعِ تَأویلٌ فِی الباطِنِ لَیسَ کَظاهِرِهِ ، وهُوَ «مَن هَداها» ؛ لأَِنَّ الهِدایَهَ هِیَ حَیاهُ الأَبَدِ ، ومَن سَمّاهُ اللّهُ حَیّا لَم یَمُت أبَدا ، إنَّما یَنقُلُهُ مِن دارِ مِحنَهٍ إلی دارِ راحَهٍ ومِنحَهٍ . (7)

.

1- .غررالحکم : ج 5 ص 190 ح 7924 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 424 ح 175 وفیه «أشفق علیک» بدل «أحسن إلیک» .
2- .الزَّمانه : العاهه (لسان العرب : ج 13 ص 199 «زمن») .
3- .البقره : 159 .
4- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 267 ح 104 .
5- .الأنفال : 24 .
6- .المائده : 32 .
7- .الاحتجاج : ج 1 ص 592 ح 137 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 117 ح 1 .

ص: 23



1 / 3 زنده کردن مردم

امام علی علیه السلام :هر کس تو را موعظه کند ، به تو نیکی کرده است .

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید: در بیان حکمت های منسوب به امیر مؤمنان علیه السلام :امام علی علیه السلام فرمود: «هر صاحب چشمی نمی بیند ، و هر صاحب گوشی نمی شنود . پس به صاحبان عقل های بیمار و خِرَدهای سرگردان ، علوم را صدقه دهید که بالاترین صدقه شما همین است» و آن گاه این آیه را تلاوت نمود : «کسانی که نشانه های روشن و ره نمودی را که فرو فرستاده ایم ، پس از آن که آن را برای مردم در کتاب توضیح داده ایم ، نهفته می دارند ، خدا آنان را لعنت می کند و لعنت کنندگان ، لعنتشان می کنند» .

1 / 3زنده کردن مردمقرآن«ای کسانی که ایمان آورده اید ! چون خدا و رسول ، شما را به چیزی فرا خواندند که به شما حیات می بخشد ، آنان را اجابت کنید» .

«از این رو بر بنی اسرائیل ، مقدّر داشتیم که هر کس کسی را جز به قصاص قتل یا [به کیفر ]فسادی در زمین بکُشد ، چنان است که گویی همه مردم را کشته است و هر کس کسی را زنده بدارد ، چنان است که گویی تمام مردم را زنده داشته است، و قطعا پیامبران ما ، دلایل آشکار برای آنان آوردند .[با این همه] پس از آن ، بسیاری از ایشان در زمین ، زیاده روی می کنند» .

حدیثامام علی علیه السلام در مناظره با شخصی مُلحد : «از این رو ، بر بنی اسرائیل ، مقدّر داشتیم که هر کس کسی را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادی در زمین بکُشد ، چنان است که گویی همه مردم را کشته است و هر کس کسی را زنده بدارد ،چنان است که گویی تمام مردم را زنده کرده است» . زنده کردن در این جا ، تأویلی باطنی دارد که غیر از ظاهر آن است و آن ، زنده کردن به معنای هدایت کردن است ؛ زیرا هدایت ، حیات ابدی است و کسی که خداوند، زنده اش نامیده ، هرگز نمی میرد . خداوند، تنها او را از خانه رنج و محنت، به خانه راحت و لطف ، انتقال می دهد .

.


ص: 24

تفسیر العیّاشی عن أبی بصیر عن الإمام الباقر علیه السلام ، قال :سَأَلتُهُ : «وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» ؟ قالَ : مَنِ استَخرَجَها مِنَ الکُفرِ إلَی الإِیمانِ . (1)

الکافی عن فضیل بن یسار :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : قَولُ اللّهِ عز و جل فی کِتابِهِ : «وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» ؟ قالَ : مِن حَرقٍ أو غَرَقٍ . قُلتُ : فَمَن أخرَجَها مِن ضَلالٍ إلی هُدیً ؟ قالَ : ذاکَ تَأویلُهَا الأَعظَمُ . (2)

الإمام العسکریّ علیه السلام فِی التَّفسیرِ المَنسوبِ إلَیهِ :قالَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ صَلواتُ اللّهِ عَلَیهِما لِرَجُلٍ : أیُّهُما أحَبُّ إلَیکَ : رَجُلٌ یَرومُ قَتلَ مِسکینٍ قَد ضَعُفَ ، أتُنقِذُهُ مِن یَدِهِ ؟ أو ناصِبٌ یُریدُ إضلالَ مِسکینٍ مُؤمِنٍ مِن ضُعَفاءِ شیعَتِنا ، تَفتَحُ عَلَیهِ ما یَمتَنِعُ المِسکینُ بِهِ مِنهُ ویُفحِمُهُ ویَکسِرُهُ بِحُجَجِ اللّهِ تَعالی ؟ قالَ : بَل إنقاذُ هذَا المِسکینِ المُؤمِنِ مِن یَدِ هذَا النّاصِبِ ؛ إنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ : «مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» ؛ أی : ومَن أحیَاها وأَرشَدَها مِن کُفرٍ إلی إیمانٍ فَکَأَ نَّما أحیا النّاسَ جَمیعاً ، مِن قَبلِ أن یَقتُلَهُم بِسُیوفِ الحَدیدِ . (3)

.

1- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 313 ح 88 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 21 ح 61 .
2- .الکافی : ج 2 ص 210 ح 2 ، المحاسن : ج 1 ص 363 ح 782 ، بحارالأنوار : ج 2 ص 20 ح 57 .
3- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 348 ح 231 ، بحارالأنوار : ج 2 ص 9 ح 17 .

ص: 25

تفسیر العیّاشی به نقل از ابو بصیر :از امام باقر علیه السلام [تفسیر این آیه:] «و هر کس کسی را زنده بدارد ، چنان است که گویی تمام مردم را زنده کرده است» را پرسیدم . فرمود : «یعنی کسی که دیگری را از کفر به سوی ایمان بکشد» .

الکافی به نقل از فُضَیل بن یسار :به امام باقر علیه السلام این سخن خداوند در قرآن را : «و هر کس کسی را زنده بدارد ، چنان است که گویی تمام مردم را زنده کرده است» گفتم . فرمود : «یعنی او را از آتش یا غرق شدن ، نجات دهد» . گفتم : [و یا] آن کس که او را از گم راهی به سوی هدایت بیاورد ؟ فرمود : «این ، بالاترین تأویل آن است» .

امام عسکری علیه السلام در تفسیر منسوب به ایشان :حسین بن علی علیهماالسلام به مردی گفت : «کدام یک از این دو کار ، نزد تو محبوب تر است : مردی می خواهد مستمند ناتوانی را به قتل برساند . آیا تو او را از دست آن مرد ، رها می سازی ، یا مرد ناصبی ای که می خواهد ناتوانی از ناتوانان شیعیان ما را گم راه سازد ، تو باب استدلال به برهان های الهی را بر او می گشایی تا جلوی گم راه ساختن او را بگیرد و او را مجاب سازد و در هم شکند ؟» . مرد پاسخ داد : بلکه نجات دادن این مؤمن ناتوان از دست این ناصبی [در نزد من، محبوب تر است] ؛ چرا که خداوند متعال می فرماید : «و هر کس کسی را زنده بدارد ، چنان است که گویی تمام مردم را زنده بدارد» ؛ [یعنی] هر کس کسی را زنده کند و او را از کفر به سوی ایمان ره نمون سازد ، گویا همه مردم را پیش از آن که آنان را با شمشیرهای آهنین بکشد ، زنده کرده است .

.


ص: 26

1 / 4نُصرَهُ اللّه عزّوجلِّالکتاب«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» . (1)

«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَی اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَامَنَت طَّائِفَهٌ مِّن بَنِی إِسْرَاءِیلَ وَ کَفَرَت طَّائِفَهٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ عَلَی عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُواْ ظَاهِرِینَ» . (2)

راجع : آل عمران : 52 .

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن نَبِیٍّ بَعَثَهُ اللّهُ فی اُمَّهٍ قَبلی إلّا کانَ لَهُ مِن اُمَّتِهِ حَوارِیّونَ وأَصحابٌ ، یَأخُذونَ بِسُنَّتِهِ ، ویَقتَدونَ بِأَمرِهِ . ثُمَّ إنَّها تَخلُفُ مِن بَعدِهِم خُلوفٌ ؛ یَقولونَ ما لا یَفعَلونَ ، ویَفعَلونَ ما لا یُؤمَرونَ . فَمَن جاهَدَهُم بِیَدِهِ فَهُوَ مُؤمِنٌ ، ومَن جاهَدَهُم بِلِسانِهِ فَهُوَ مُؤمِنٌ ، ومَن جاهَدَهُم بِقَلبِهِ فَهُوَ مُؤمِنٌ ؛ لَیسَ وَراءَ ذلِکَ مِنَ الإِیمانِ حَبَّهُ خَردَلٍ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :اُنصُرِ اللّهَ بِقَلبِکَ ولِسانِکَ ویَدِکَ ؛ فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ قَد تَکَفَّلَ بِنُصرَهِ مَن یَنصُرُهُ . (4)

.

1- .محمّد : 7 .
2- .الصفّ : 14 .
3- .صحیح مسلم : ج 1 ص 70 ح 80 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 181 ح 4379 ولیس فیه ذیله من «فمن جاهدهم بیده ...»، السنن الکبری: ج 10 ص 154 ح 20178 کلّها عن عبد اللّه بن مسعود، کنز العمّال : ج 3 ص 69 ح 5532 .
4- .غرر الحکم : ج 2 ص 208 ح 2382 .

ص: 27



1 / 4 یاری کردن خداوند

1 / 4یاری کردن خداوندقرآن«ای کسانی که ایمان آورده اید ! اگر خدا را یاری کنید ، یاری تان می کند و گام هایتان را استوار می دارد» .

«ای کسانی که ایمان آورده اید ! یاران خدا باشید ، همان گونه که عیسی بن مریم به حواریان گفت : «یاران من در راه خدا چه کسانی اند ؟» . حواریان گفتند : «ما یاران خداییم» . پس طایفه ای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و طایفه ای کفر ورزیدند ، و کسانی را که گرویده بودند ، بر دشمنانشان یاری کردیم تا چیره شدند» .

ر . ک : آل عمران : آیه 52 .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، هیچ پیامبری را پیش از من در میان امّتی برنینگیخت ، مگر آن که از میان امّتش ، حواریان و یارانی داشت که به سنّت او عمل و به فرمان او اقتدا می کردند ؛ امّا پس از آنان ، جانشینانی به جای ایشان نشستند که آنچه را انجام نمی دهند ، می گویند و بدانچه فرمان ندارند ، عمل می کنند . هر کس با آنان با دست خود جهاد کند ، مؤمن است و هر کس با آنان با زبان یا قلبش جهاد کند ، مؤمن است و کمتر از این، به اندازه دانه خَر دَلی ایمان نیست .

امام علی علیه السلام :خدا را با قلب ، زبان و دستت یاری کن ؛ زیرا خداوند سبحان ، یاری آن کس را که او را یاری رسانَد ، بر عهده گرفته است .

.


ص: 28

الإمام الباقر علیه السلام :مَن أعانَنا بِلِسانِهِ عَلی عَدُوِّنا أنطَقَهُ اللّهُ بِحُجَّتِهِ یَومَ مَوقِفِهِ بَینَ یَدَیهِ عز و جل . (1)

راجع : میزان الحکمه : ج 7 ص 346 (أدنی مراتب النهی عن المنکر) .

.

1- .الأمالی للمفید : ص 33 ح 7 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 2 ص 135 ح 36 .

ص: 29

امام باقر علیه السلام :هر کس ما را با زبانش بر ضدّ دشمنانمان یاری رسانَد ، خداوند در هنگام حضور [بنده] در پیشگاهش ، زبان او را برای بیان عذر ، گویا می سازد .

ر . ک : میزان الحکمه : ج 7 ص 346 (کمترین مرتبه نهی از منکر) .

.


ص: 30

الفصل الثانی : مکانه المبلّغ2 / 1فَضلُ المُبَلِّغِالکتاب«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَی اللَّهِ وَ عَمِلَ صَالِحًا وَ قَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :نَضَّرَ اللّهُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها وحَفِظَها ، وبَلَّغَها مَن لَم یَسمَعها . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :نَضَّرَ اللّهُ امرَأً سَمِعَ مِنّا شَیئا فَبَلَّغَهُ کَما سَمِعَ ؛ فَرُبَّ مُبَلِّغٍ أوعی مِن سامِعٍ . (3)

.

1- .فصّلت : 33 .
2- .الکافی : ج 1 ص 403 ح 1 ، الخصال : ص 149 ح 182 کلاهما عن عبد اللّه بن أبی یعفور عن الإمام الصادق علیه السلام ، الأمالی للمفید : ص 186 ح 13 عن أبی خالد القمّاط عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 2 ص 148 ح 22 ؛ سنن ابن ماجه : ج 1 ص 86 ح 236 عن أنس ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 615 ح 16738 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 162 ح 294 کلاهما عن جبیر بن مطعم ، کنز العمّال : ج 10 ص 220 ح 29164 .
3- .سنن الترمذی : ج 5 ص 34 ح 2657 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 85 ح 232 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 136 ح 4157 کلّها عن عبد اللّه بن مسعود ، کنز العمّال : ج 10 ص 221 ح 29166 ؛ کنز الفوائد : ج 2 ص 31 وفیه «فأدّاه» بدل «فبلّغه» ، بحارالأنوار : ج 2 ص 160 ح 11 .

ص: 31



فصل دوم : جایگاه مبلّغ

2 / 1 فضیلت مبلّغ

فصل دوم : جایگاه مبلّغ2 / 1فضیلت مبلّغقرآن«و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید : «من [در برابر خدا] از تسلیم شدگانم»» ؟

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، شاد گردانَد آن بنده ای را که سخنم را بشنود و بفهمد و حفظ کند و به کسی که آن را نشنیده ، برساند !

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، شاد کند کسی را که چیزی از ما می شنود و آن را همان گونه که شنیده ، به دیگران می رساند ! چه بسا رساننده، گنجایشی بیشتر از شنونده دارد !

.


ص: 32

عنه صلی الله علیه و آله :لا خَیرَ فِی العَیشِ إلّا لِمُستَمِعٍ واعٍ ، أو عالِمٍ ناطِقٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أمَرَ بِالمَعروفِ ونَهی عَنِ المُنکَرِ فَهُوَ خَلیفَهُ اللّهِ فی أرضِهِ ، وخَلیفَهُ رَسولِ اللّهِ ، وخَلیفَهُ کِتابِهِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی مَن دَعا إلَی اللّهِ تَعالی ، وحَبَّبَ عِبادَهُ إلَیهِ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائی ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ومَن خُلَفاؤُکَ ؟ قالَ : الَّذینَ یَأتونَ مِن بَعدی ، یَرْوونَ حَدیثی وسُنَّتی . (4)

عنه علیه السلام :رُسُلُ اللّهِ سُبحانَهُ تَراجِمَهُ الحَقِّ ، وَالسُّفَراءُ بَینَ الخالِقِ وَالخَلقِ . (5)

الإمام زین العابدین علیه السلام فی دُعائِهِ لِنَفسِهِ وخاصَّتِهِ :اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاجعَلنا مِن دُعاتِکَ الدّاعینَ إلَیکَ ، وهُداتِکَ الدّالّینَ عَلَیکَ ، ومِن خاصَّتِکَ الخاصّینَ لَدَیکَ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (6)

.

1- .النوادر للراوندی : ص 132 ح 166 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للطوسی : ص 369 ح 791 عن علیّ بن علیّ بن رزین عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «علم» بدل «العیش» ، تحف العقول : ص 397 عن الإمام الکاظم علیهم السلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 81 عن الإمام الصادق عن أبیه عن الإمام علی علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «راحه» بدل «خیر» ، بحار الأنوار : ج 1 ص 154 ح 30 ؛ کنز العمّال : ج 2 ص 288 ح 4027 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
2- .مجمع البیان : ج 2 ص 807 عن الحسن ؛ الفردوس : ج 3 ص 586 ح 5834 عن ثوبان ، کنزالعمّال : ج 3 ص 75 ح 5564 .
3- .کنز العمّال : ج 10 ص 152 ح 28779 نقلاً عن ابن النجّار عن أبی هریره .
4- .کتاب من لایحضره الفقیه : ج 4 ص 420 ح 5919 ، معانی الأخبار : ص 375 ح 1 عن محمّد بن عمر عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 37 ح 94 عن عامر بن سلیمان الطائی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، بحار الأنوار : ج 2 ص 144 ح 4 ؛ المعجم الأوسط : ج 6 ص 77 ح 5846 عن ابن عبّاس عنه صلی الله علیه و آله ، تاریخ أصبهان : ج 1 ص 111 ح 29 عن ابن عبّاس عن الإمام علی علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وکلاهما نحوه ، کنز العمّال : ج 10 ص 221 ح 29167 .
5- .غرر الحکم : ج 4 ص 99 ح 5433 .
6- .الصحیفه السجّادیه : ص 37 الدعاء 5 .

ص: 33

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زندگی جز برای شنونده پذیرا یا عالم گویا سودمند نیست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند ، جانشین خداوند در زمین و جانشین پیامبر خدا و جانشین کتاب خداست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترینِ امّت من ، کسی است که به سوی خداوند متعال فرا خوانَد و بندگانش را با او دوست سازد .

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا فرمود : «خدایا ! جانشینان مرا رحمت کن» . گفته شد : ای پیامبر خدا ! جانشینان شما چه کسانی هستند ؟ فرمود : «آنان که پس از من می آیند و حدیث و سنّت مرا روایت می کنند» .

امام علی علیه السلام :فرستادگان خداوند سبحان ، مترجمان حق و سفیران بین خالق و خلق اند .

امام زین العابدین علیه السلام در دعایش برای خود و نزدیکانش :خداوندا ! بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و ما را از دعوت کنندگانی که به سوی تو فرا می خوانند ، و هدایت کنندگانی که [مردم را] به تو ره نمون اند ، و از خواصّت که نزد تو ویژه اند ، قرار ده ، ای مهربان ترینِ مهربانان !

.


ص: 34

الإمام الباقر علیه السلام فی کِتابِهِ إلی سَعدِ الخَیرِ :یا أخی ، إنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَ فی کُلٍّ مِنَ الرُّسُلِ بَقایا مِن أهلِ العِلمِ ، یَدعونَ مَن ضَلَّ إلَی الهُدی ، ویَصبِرونَ مَعَهُم عَلَی الأَذی ، یُجیبونَ داعِیَ اللّهِ ، ویَدعونَ إلَی اللّهِ . فَأَبصِرهُم ، رَحِمَکَ اللّهُ !فَإِنَّهُم فی مَنزِلَهٍ رَفیعَهٍ وإن أصابَتهُم فِی الدُّنیا وَضیعَهٌ . إنَّهُم یُحیونَ بِکِتابِ اللّهِ المَوتی ، ویُبَصِّرونَ بِنورِ اللّهِ مِنَ العَمی . کَم مِن قَتیلٍ لإِِبلیسَ قَد أحیَوهُ ! وکَم مِن تائِهٍ ضالٍّ قَد هَدَوهُ ! یَبذُلونَ دِماءَهُم دونَ هَلَکَهِ العِبادِ . وما أحسَنَ أثَرَهُم عَلَی العِبادِ ! وأَقبَحَ آثارَ العِبادِ عَلَیهِم ! (1)

الإمام الکاظم علیه السلام :فَقیهٌ واحِدٌ یُنقِذُ یَتیما مِن أیتامِنَا المُنقَطِعینَ عَنّا وعَن مُشاهَدَتِنا بِتَعلیمِ ما هُوَ مُحتاجٌ إلَیهِ ، أشَدُّ عَلی إبلیسَ مِن ألفِ عابِدٍ ؛ لأَِنَّ العابِدَ هَمُّهُ ذاتُ نَفسِهِ فَقَط ، وهذا هَمُّهُ مَعَ ذاتِ نَفسِهِ ذاتُ عِبادِ اللّهِ وإمائِهِ ؛ لِیُنقِذَهُم مِن یَدِ إبلیسَ ومَرَدَتِهِ ، فَلِذلِکَ هُوَ أفضَلُ عِندَ اللّهِ مِن ألفِ ألفِ عابِدٍ وأَلفِ ألفِ عابِدَهٍ . (2)

2 / 2المُبَلِّغُ الَّذی یُحشَرُ اُمَّهً واحِدَهًالأمالی للطوسی عن شریف بن سابق التّفلیسیّ عن حمّاد السّمدریّ :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام : إنّی أدخُلُ بِلادَ الشِّرکِ ، وإنَّ مَن عِندَنا یَقولُ : إن مِتَّ ثَمَّ حُشِرتَ مَعَهُم ؟ قالَ : فَقالَ لی : یا حَمّادُ ، إذا کُنتَ ثَمَّ ، تَذکُرُ أمرَنا وتَدعو إلَیهِ ؟ قالَ : قُلتُ : نَعَم . قالَ : فَإِذا کُنتَ فی هذِهِ المُدُنِ مُدُنِ الإِسلامِ تَذکُرُ أمرَنا وتَدعو إلَیهِ ؟ قالَ : قُلتُ : لا . فَقالَ لی : إنَّکَ إن مِتَّ ثَمَّ حُشِرتَ اُمَّهً وَحدَکَ ، وسَعی نورُکَ بَینَ یَدَیکَ . (3)

.

1- .الکافی : ج 8 ص 56 ح 17 عن حمزه بن بزیع ، بحار الأنوار : ج 78 ص 363 ح 3 .
2- .الاحتجاج : ج 1 ص 13 ح 8 عن یوسف بن محمّد بن زیاد وعلیّ بن محمّد بن سیّار عن الإمام العسکری علیه السلام ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 343 ح 222 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 5 ح 10 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 46 ح 54 ، رجال الکشّی : ج 2 ص 634 ح 635 وفیه «السمندری» بدل «السمدری» ، بشاره المصطفی : ص 68 ، بحار الأنوار : ج 68 ص 129 ح 60 .

ص: 35



2 / 2 مبلّغی که به صورت یک امّت، محشور می شود

امام باقر علیه السلام در نامه اش به سعد الخیر :ای برادرم ! خداوند عز و جل برای تمام پیامبران ، جانشینانی از علما قرار داد تا آن که را گم راه شده ، به هدایتْ فرا خوانند و بر آزارشان بردباری کنند ، دعوت الهی را اجابت نمایند و به سوی خداوند ، فرا خوانند . خداوند ، تو را رحمت کند ! آنان را بشناس ؛ زیرا جایگاه ایشان بلند است ، هرچند در دنیا با خواری رو به رو شوند . آنان به کمک کتاب خدا ، مردگان را زنده می کنند و با نور الهی ، کوردلی را به بصیرت ، تبدیل می نمایند . چه بسیار کشته ابلیس را که زنده کردند و چه بسیار سرگردان گم راهی را که هدایت نمودند ! به پای هلاک نشدن بندگان ، خون خود را نثار می کنند ، و چه قدر تأثیر آنان بر مردم نیکوست و چه قدر آثار برخورد مردم با آنان ، زشت است !

امام کاظم علیه السلام :دین شناسی که یکی از ایتام ما را که از ما دور و از دیدار ما محروم اند با آموزش آنچه مورد نیاز اوست ، نجات دهد ، برای ابلیس از هزار عابد ، دردآورتر است؛ زیرا همّت عابد ، تنها خودِ اوست ، در حالی که همّت دین شناس ، در کنار خود ، مرد و زن از بندگان خدایند تا آنان را از دست ابلیس و لشکریان او نجات بخشد . بدین خاطر است که او نزد خداوند ، از یک میلیون مرد و یک میلیون زن عابد ، برتر است .

2 / 2مبلّغی که به صورت یک امّت، محشور می شودالأمالی، طوسی به نقل از شریف بن سایق تفلیسی، از حمّاد سَمْدَری :به امام صادق علیه السلام گفتم : من وارد شهرهای مشرکان می شوم . برخی از دوستان می گویند : اگر در آن جا بمیری ، با آنان محشور خواهی شد» . به من فرمود : «ای حمّاد ! هر گاه در آن جا هستی ، آیا کار [امامت] ما را به یاد می آوری و [مردم را] به سوی آن فرا می خوانی ؟» . گفتم : آری . فرمود : «هر گاه در این شهرها (شهرهای اسلامی) هستی ، آیا کار [امامت] ما را به یاد می آوری و به سوی آن، دعوت می کنی ؟» . گفتم : نه . فرمود : «اگر تو در آن جا (شهرهای مشرکان) بمیری ، به تنهایی به صورت یک امّت، محشور می شوی و نور تو پیشاپیش تو در حرکت خواهد بود» .

.


ص: 36

2 / 3مَسؤولِیَّهُ المُبَلِّغِالکتاب«فَلَنَسْئلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئلَنَّ الْمُرْسَلِینَ» . (1)

«مَّاعَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ» . (2)

«فَإِنْ أَعْرَضُواْ فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ . . .» . (3)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا مَعاشِرَ قُرّاءِ القُرآنِ ، اِتَّقُوا اللّهَ عز و جل فی ما حَمَّلَکُم مِن کِتابِهِ ؛ فَإِنّی مَسؤولٌ وإنَّکُم مَسؤولونَ ؛ إنّی مَسؤولٌ عَن تَبلیغِ الرِّسالَهِ ، وأَمّا أنتُم فَتُسأَلونَ عَمّا حُمِّلتُم مِن کِتابِ اللّهِ وسُنَّتی . (4)

سنن الترمذی :قالَ رَسولُ اللّهِ : ما مِن داعٍ دَعا إلی شَیءٍ إلّا کانَ مَوقوفا یَومَ القِیامَهِ ، لازِما بِهِ لا یُفارِقُهُ ، وإن دَعا رَجُلٌ رَجُلاً . ثُمَّ قَرَأَ قَولَ اللّهِ : «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئولُونَ * مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ» (5) . (6)

.

1- .الأعراف : 6 .
2- .المائده : 99 .
3- .الشوری : 48 .
4- .الکافی : ج 2 ص 606 ح 9 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 7 ص 283 ح 8 .
5- .الصافّات : 24 و 25 .
6- .سنن الترمذی : ج 5 ص 364 ح 3228 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 467 ح 3610 و ح 3611 نحوه وکلّها عن أنس ، کنز العمّال : ج 1 ص 220 ح 1110 .

ص: 37



2 / 3 مسئولیت مبلّغ

2 / 3مسئولیت مبلّغقرآن«پس قطعا از کسانی که [پیامبران] به سوی آنان فرستاده شده اند ، خواهیم پرسید ، و قطعا از [خودِ ]فرستادگان [نیز ]خواهیم پرسید» .

«بر رسول ، [وظیفه ای] جز ابلاغ [رسالت] نیست ، و خداوند ، آنچه را آشکار و آنچه را پوشیده می دارید ، می داند» .

«پس اگر روی بر تابند ، ما تو را بر آنان ، نگهبان نفرستاده ایم . بر عهده تو جز رسانیدن [پیام ]نیست» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای گروه قاریان قرآن ! در آنچه خداوند در قرآن به شما آموخته ، از خدا پَروا کنید ، که من و شما مسئول هستیم . از من در باره تبلیغ رسالت سؤال خواهد شد؛ امّا از شما در باره آنچه از قرآن و سنّتِ من که به شما یاد داده شده ، سؤال خواهد شد .

سنن التّرمذی:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هر کس به چیزی فرا خوانَد ، روز قیامت ، در گِروِ آن خواهد بود و آن چیز ، مُلازم اوست و از او جدا نخواهد شد ، اگرچه فقط یک نفر را فرا خوانده باشد» . آن گاه این آیه را خواند : «و بازداشتشان نمایید که آنها مسئول اند . شما را چه شده است که همدیگر را یاری نمی کنید ؟» .

.


ص: 38

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّما أنَا مُبَلِّغٌ ، وَاللّهُ یَهدی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :بُعِثتُ داعِیا ومُبَلِّغا ، ولَیسَ إلَیَّ مِنَ الهُدی شَیءٌ . وخُلِقَ إبلیسُ مُزَیِّنا ، ولَیسَ إلَیهِ مِنَ الضَّلالَهِ شَیءٌ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی یَسأَلُ العَبدَ عَن فَضلِ عِلمِهِ کَما یَسأَلُهُ عَن فَضلِ مالِهِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :ما أخَذَ اللّهُ المیثاقَ عَلَی الخَلقِ أن یَتَعَلَّموا حَتّی أخَذَ عَلَی العُلَماءِ أن یُعَلِّموا . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَنبَغی لِلعالِمِ أن یَسکُتَ عَلی عِلمِهِ ، ولا یَنبَغی لِلجاهِلِ أن یَسکُتَ عَلی جَهلِهِ ؛ قالَ اللّهُ جَلَّ ذِکرُهُ : «فَسْئلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (5) . (6)

الإمام علیّ علیه السلام :مِنَ المَفروضِ عَلی کُلِّ عالِمٍ أن یَصونَ بِالوَرَعِ جانِبَهُ ، وأَن یَبذُلَ عِلمَهُ لِطالِبِهِ . (7)

راجع : العلم والحکمه فی الکتاب والسنّه : ص 327 ( القسم السادس / الفصل الأوّل : وجوب التعلیم ) .

.

1- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 33 ح 16934 ، المعجم الکبیر : ج 19 ص 389 ح 914 ، الفردوس : ج 1 ص 42 ح 100 کلّها عن معاویه بن أبی سفیان ، کنز العمّال : ج 6 ص 350 ح 16010 .
2- .معجم السفر : ص 320 ح 1079 ، الفردوس : ج 2 ص 11 ح 2094 کلاهما عن عمر بن الخطّاب ، کنز العمّال : ج 1 ص 116 ح 546 .
3- .الجامع الصغیر : ج 1 ص 291 ح 1911 ، کنزالعمّال : ج 10 ص 188 ح 28983 کلاهما نقلاً عن الطبرانی فی الأوسط عن ابن عمر .
4- .أعلام الدین : ص 80 وراجع : الفردوس : ج 4 ص 84 ح 6262 .
5- .النحل : 43 .
6- .المعجم الأوسط : ج 5 ص 298 ح 5365 عن جابر ، کنز العمّال : ج 10 ص 238 ح 29264 .
7- .غرر الحکم : ج 6 ص 31 ح 9365 .

ص: 39

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من، تنها ، ابلاغ کننده هستم و خداوند است که هدایت می کند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من دعوت کننده و رساننده بر انگیخته شدم و چیزی از هدایت ، در دست من نیست ، و ابلیس به عنوان زینت دهنده ، آفریده شده است و گم راهی در توان او نیست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال از سَرریزِ دانش بنده سؤال خواهد کرد ، همان گونه که از زیادی مالش خواهد پرسید .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، پیش از آن که از مردم برای فراگرفتن دانش ، پیمان بگیرد ، از علما برای تعلیم آن ، پیمان گرفته است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سزاوار نیست عالم با داشتن علم ، خاموشی گزیند و سزاوار نیست نادان بر نادانیِ خود ، سکوت کند . خداوند متعال می فرماید : «پس اگر نمی دانید ، از اهل ذکر ، جویا شوید» .

امام علی علیه السلام :بر هر عالمی واجب است که با پرهیزگاری [و پَروامندی] ، خود را نگاه دارد و دانش خود را به جوینده آن ، بی دریغ ، ببخشد .

ر . ک : علم و حکمت در قرآن و حدیث : ج 2 ص 445 (فصل یکم : ضرورت آموزش) .

.


ص: 40

2 / 4حُقوقُ المُبَلِّغِسنن أبی داود عن قبیصه بن ذؤیب :عَن تَمیمٍ الدّارِیِّ أنَّهُ قالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَا السُّنَّهُ فِی الرَّجُلِ یُسلِمُ عَلی یَدَیِ الرَّجُلِ مِنَ المُسلِمینَ ؟ قالَ : هُوَ أولَی النّاسِ بِمَحیاهُ ومَماتِهِ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَعَلَّمتَ مِنهُ حَرفا صِرتَ لَهُ عَبدا . (2)

منیه المرید :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : مَن عَلَّمَ أحَدا مَسأَ لَهً مَلَکَ رِقَّهُ . قیلَ : أیَبیعُهُ ویَشتَریهِ ؟ قالَ : لا ، بَل یَأمُرُهُ ویَنهاهُ . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :المُعَلِّمونَ خَیرُ النّاسِ ؛ کُلَّما (4) أخلَقَ الذِّکرُ جَدَّدوهُ . أعطوهُم ، ولا تَستَأجِروهُم فَتُحرِجوهُم ؛ فَإِنَّ المُعَلِّمَ إذا قالَ لِلصَّبِیِ : قُل : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، فَقالَ ، کَتَبَ اللّهُ بَراءَهً لِلصَّبِیِّ ، وبَراءَهً لِلمُعَلِّمِ ، وبَراءَهً لِأَبَوَیهِ مِنَ النّارِ . (5)

الإمام علیّ علیه السلام :أنَا عَبدُ مَن عَلَّمَنی حَرفا واحِدا ؛ إن شاءَ باعَ ، وإن شاءَ أعتَقَ ، وإن شاءَ استَرَقَّ . (6)

المناقب لابن شهرآشوب :إنَّ عَبدَ الرَّحمنِ السُّلَمِیَّ عَلَّمَ وَلَدَ الحُسَینِ الحَمدَ ، فَلَمّا قَرَأَها عَلی أبیهِ أعطاهُ ألفَ دینارٍ ، وأَلفَ حُلَّهٍ ، وحَشا فاهُ دُرّا . فَقیلَ لَهُ فی ذلِکَ ، قالَ : وأَینَ یَقَعُ هذا مِن عَطائِهِ ؟ ! یَعنی تَعلیمَهُ . وأَنشَدَ الحُسَینُ علیه السلام : إذا جادَتِ الدُّنیا عَلَیکَ فَجُد بِهاعَلَی النّاسِ طُرّا قَبلَ أن تَتَفَلَّتِ فَلَا الجودُ یُفنیها إذا هِیَ أقبَلَتولَا البُخلُ یُبقیها إذا ما تَوَلَّتِ (7)

.

1- .سنن أبی داود : ج 3 ص 127 ح 2918، سنن ابن ماجه: ج 2 ص 919 ح 2752 ، مسند ابن حنبل: ج 6 ص 35 ح 16945 وفیهما بزیاده «من أهل الکتاب» بعد «فی الرجل» ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 239 ح 2869 ، السنن الکبری : ج 10 ص 500 ح 21458 بزیاده «من أهل الکفر» بعد «یسلم» ، کنز العمّال : ج 11 ص 83 ح 30707 .
2- .عوالی اللآلی : ج 1 ص 292 ح 163 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 165 ح 2 .
3- .منیه المرید : ص 243 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 71 ح 43 نحوه ، بحار الأنوار : ج 108 ص 16 .
4- .فی الطبعه المعتمده : «کما» ، والصحیح ما أثبتناه .
5- .الفردوس : ج 4 ص 193 ح 6597 عن ابن عبّاس .
6- .آداب المتعلّمین : ص 74 بهامشه نقلاً عن تعلیم المتعلّم طریقَ التعلُّم للزرنوجی .
7- .المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 66 ، الدیوان المنسوب إلی الإمام علیّ علیه السلام : ص 72 نحوه وفیه الشعر فقط ، بحارالأنوار : ج 44 ص 191 ح 3 .

ص: 41



2 / 4 حقوق مبلّغ

2 / 4حقوق مبلّغسنن أبی داوود به نقل از قَبیصه بن ذُؤَیب :از تمیمِ داری نقل شده که گفته است : ای پیامبر خدا ! سنّت در باره مردی که به دست مسلمانی اسلام آورَد ، چیست ؟ فرمود : «آن مسلمان ، به زندگی و مرگ او از همه مردم ، سزاوارتر است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از هر کس یک حرف بیاموزی ، بنده اش شده ای .

مُنْیه المرید :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هر کس به شخصی یک مسئله بیاموزد ، مالک او شده است» . گفته شد : آیا [می تواند] او را بفروشد و بخرد ؟ فرمود : «نه ؛ بلکه [می تواند] به او، امر و نهی کند» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آموزگاران ، بهترینِ مردم اند ، که هر گاه یاد خدا کهنه شود ، احیایش می کنند . به آنها [مال] عطا کنید و آنان را اجیر نگیرید که مایه حَرَج و سختی آنان خواهد شد . وقتی آموزگار به طفل بگوید : «بگو : بسم اللّه الرحمن الرحیم» و آن طفل [این جمله را] بر زبان جاری کند ، خداوند برای طفل و آموزگار و پدر و مادر آموزگار ، برائت از آتش را می نویسد .

امام علی علیه السلام :من بنده آنم که یک حرف به من بیاموزد . اگر خواست ، [مرا] بفروشد و اگر خواست ، آزاد کند و اگر خواست ، به بندگی در آورد .

المناقب ، ابن شهرآشوب :عبد الرحمان سُلَمی به فرزند حسین علیه السلام ، سوره حمد را آموخت . هنگامی که طفل ، این سوره را برای پدرش خواند ، [امام علیه السلام ] به او (عبد الرحمان) هزار دینار و هزار جامه بخشید و دهانش را پُر از دُر کرد . به خاطر کثرت عطا، به ایشان اعتراض شد . [حسین علیه السلام ] فرمود : «این [که من بدو دادم] ، در برابر عطای او (یعنی آموزش سوره حمد)، کجا برابر است ؟ !». حسین[ علیه السلام ] این شعر را سرود : هر گاه دنیا به تو سخاوتمندانه روی آورد تو نیز آن را پیش از آن که کاستی گیرد ، به همه مردم ببخش . چرا که اگر دنیا روی آورَد ، جود و بخشش ، آن را به پایان نمی رسانَد و اگر پشت کند ، بخل، آن را نگاه نخواهد داشت .

.


ص: 42

الکافی عن الفضل بن أبی قرّه :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : هؤُلاءِ یَقولونَ : إنَّ کَسبَ المُعَلِّمِ سُحتٌ ؟ ! فَقالَ : کَذَبوا أعداءُ اللّهِ ، إنَّما أرادوا ألّا یُعَلِّمُوا القُرآنَ ، ولَو أنَّ المُعَلِّمَ أعطاهُ رَجُلٌ دِیَهَ وَلَدِهِ لَکانَ لِلمُعَلِّمِ مُباحا . (1)

معانی الأخبار عن حمزه بن حمران :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام یَقولُ : مَنِ استَأکَلَ بِعِلمِهِ افتَقَرَ . فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ ! إنَّ فی شیعَتِکَ ومَوالیکَ قَوما یَتَحَمَّلونَ عُلومَکُم ویَبُثّونَها فی شیعَتِکُم ، فَلا یَعدَمونَ عَلی ذلِکَ مِنهُمُ البِرَّ وَالصِّلَهَ وَالإِکرامَ ! فَقالَ علیه السلام : لَیسَ اُولئِکَ بِمُستَأکِلینَ ؛ إنَّمَا المُستَأکِلُ بِعِلمِهِ : الَّذی یُفتی بِغَیرِ عِلمٍ ولا هُدیً مِنَ اللّهِ عز و جل ؛ لِیُبطِلَ بِهِ الحُقوقَ ؛ طَمَعا فی حُطامِ الدُّنیا . (2)

راجع : ص 322 ( سؤال الأجر ) .

2 / 5ثَوابُ المُبَلِّغِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :حَبِّبُوا اللّهَ إلی عِبادِهِ یُحِبَّکُمُ اللّهُ . (3)

.

1- .الکافی : ج 5 ص 121 ح 2 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 365 ح 1046 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 163 ح 3597 بزیاده «أولادهم» قبل «القرآن» ، وسائل الشیعه : ج 12 ص 112 ح 22225 .
2- .معانی الأخبار : ص 181 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 117 ح 14 .
3- .المعجم الکبیر : ج 8 ص 91 ح 7461 عن أبی اُمامه ، کنز العمّال : ج 15 ص 777 ح 43064 .

ص: 43



2 / 5 پاداش مبلّغ

الکافی به نقل از فضل بن ابی قرّه :به امام صادق علیه السلام گفتم : اینان می گویند درآمد آموزگار ، حرام است ؟ ! فرمود : «دشمنان خدا ، دروغ می گویند . آنان می خواهند که آموزگاران ، قرآن نیاموزند . [حتّی] اگر شخصی دیه فرزندش را به آموزگار بدهد ، برای آموزگار ، مباح است» .

معانی الأخبار به نقل از حمزه بن حمران :شنیدم که امام صادق علیه السلام می فرمود : «هر کس از راه علمش نان بخورد ، فقیر خواهد شد» . به ایشان گفتم : فدایت شوم ! در میان شیعیان و دوستدارانِ شما گروهی هستند که علوم شما را فراگرفته اند و آن را میان شیعیان شما انتشار می دهند و در مقابل ، از نیکی ها ، اَنعام و هدایای آنان ، بی بهره نمی مانند . فرمود : «اینان ، کسانی نیستند که با علم خود ، نان می خورند . آن کس با علم خود ، نان می خورد که بدون داشتن علم یا ره نمودی از جانب خداوند عز و جل ، فتوا می دهد تا به طمع متاع دنیا ، حقوق [مردم] را ضایع سازد» .

ر . ک : ص 323 (درخواست مزد) .

2 / 5پاداش مبلّغپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدا را برای مردم ، محبوب سازید تا خداوند ، شما را دوست داشته باشد .

.


ص: 44

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أسلَمَ عَلی یَدَیهِ رَجُلٌ وَجَبَت لَهُ الجَنَّهُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أدّی إلی اُمَّتی حَدیثا یُقیمُ بِهِ سُنَّهً أو یَثلِمُ بِهِ بِدعَهً ، فَلَهُ الجَنَّهُ . (2)

مشکاه الأنوار :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ألا اُحَدِّثُکُم عَن أقوامٍ لَیسوا بِأَنبِیاءَ ولا شُهَداءَ ، یَغبِطُهُم یَومَ القِیامَهِ الأَنبِیاءُ وَالشُّهَداءُ بِمَنازِلِهِم مِنَ اللّهِ ، عَلی مَنابِرَ مِن نورٍ ؟ قیلَ : مَن هُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : هُمُ الذَّینَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّهِ إلَی اللّهِ ، ویُحَبِّبونَ اللّهَ إلی عِبادِهِ . قُلنا : هذا حَبَّبُوا اللّهَ إلی عِبادِهِ ، فَکَیفَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّهِ إلَی اللّهِ ؟ قالَ : یَأمُرونَهُم بِما یُحِبُّ اللّهُ ، ویَنهَونَهُم عَمّا یَکرَهُ اللّهُ ، فَإِذا أطاعوهُم أحَبَّهُمُ اللّهُ . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَجیءُ الرَّجُلُ یَومَ القِیامَهِ ولَهُ مِنَ الحَسَناتِ کَالسَّحابِ الرُّکامِ أو کَالجِبالِ الرَّواسی ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، أنّی لی هذا ولَم أعمَلها ؟ ! فَیَقولُ : هذا عِلمُکَ الَّذی عَلَّمتَهُ النّاسَ یُعمَلُ بِهِ مِن بَعدِکَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن عَلَّمَ عِلما فَلَهُ أجرُ مَن عَمِلَ بِهِ ، لا یَنقُصُ مِن أجرِ العامِلِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن داعٍ یَدعو إلی هُدیً إلّا کانَ لَهُ مِثلُ أجرِ مَنِ اتَّبَعَهُ ، لا یَنقُصُ ذلِکَ مِن اُجورِهِم شَیئا . (6)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 17 ص 285 ح 786 ، تاریخ بغداد : ج 3 ص 271 الرقم 1361 کلاهما عن عقبه بن عامر ، کنز العمّال : ج 4 ص 306 ح 10629 .
2- .حلیه الأولیاء : ج 10 ص 44 الرقم 468 عن ابن عبّاس ؛ منیه المرید : ص 371 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 152 ح 43 .
3- .مشکاه الأنوار : ص 240 ح 692 ، روضه الواعظین : ص 17 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 24 ح 73 ؛ شعب الإیمان : ج 1 ص367 ح409 عن أنس نحوه ، کنز العمّال : ج 3 ص 75 ح 5565 .
4- .بصائر الدرجات : ص 5 ح 16 عن الحمّاد الحارثی عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 2 ص 18 ح 44 .
5- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 88ح 240 عن معاذ بن أنس ، کنز العمّال : ج 10 ص 139ح 28703 ؛ إرشاد القلوب : ص 14 وفیه «إلی یوم القیامه» بدل «لا ینقص من أجر العامل» .
6- .الموطّأ : ج 1 ص 218 ح 41 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2060 ح 2674 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 75 ح 206 ، حلیه الأولیاء : ج 9 ص 305 الرقم 458 کلّها عن أبی هریره نحوه ، کنز العمّال : ج 15 ص 788 ح 43121 .

ص: 45

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس که کسی به دست او اسلام آورد ، بهشت برایش واجب خواهد شد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس حدیثی را به امّتم برساند که با آن ، سنّتی را برپا دارد یا بدعتی را در هم شکند ، بهشت از آنِ او خواهد بود .

مشکاه الأنوار :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا برای شما از اقوامی بگویم که با آن که پیامبر یا شهید نبودند ، در روز قیامت ، پیامبران و شهیدان ، به خاطر مقامی که نزد خداوند دارند و بر روی منبرهایی از نورند ، به آنان غبطه می خورند ؟» . گفته شد : ای پیامبر خدا ! آنان کیان اند ؟ فرمود : «آنان ، کسانی هستند که خدا را در نظر مردم و مردم را در نظر خداوند ، محبوب می سازند» . گفتیم : این که خداوند را در نظر بندگان ، محبوب می سازند ، روشن است ؛ امّا چگونه بندگان خدا را در نظر خداوند ، محبوب می سازند ؟ فرمود : «آنان را بدانچه خداوند دوست می دارد ، فرمان می دهند و از آنچه خداوند ، ناپسند می شمارد ، نهی می کنند . وقتی مردم از آنان اطاعت کنند ، خداوند ، آنها را دوست خواهد داشت» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شخصی روز قیامت می آید ، در حالی که حَسَنات او به سانِ ابر متراکم یا همچون کوه های استوار است . می گوید : پروردگارا ! چگونه اینها از من است ، در حالی که بدانها عمل نکرده ام ؟ ! خداوند می فرماید : «این، دانش توست که به مردم آموختی و پس از تو بِدان عمل شده است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس دانشی را تعلیم دهد ، پاداش آن که به آن عمل کند ، از آنِ اوست ، بی آن که از پاداش عمل کننده کاسته شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر دعوت کننده ای به هدایت ، همسان با پاداش آن که از او پیروی کند ، پاداش خواهد داشت ، بی آن که چیزی از پاداش آنان (پیروی کنندگان) کاسته شود .

.


ص: 46

عنه صلی الله علیه و آله :أیُّما داعٍ دَعا إلَی الهُدی فَاتُّبِعَ فَلَهُ مِثلُ اُجورِهِم ، مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن اُجورِهِم شَیءٌ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ الرَّجُلَ لَیَتَکَلَّمُ بِالکَلِمَهِ مِن رِضوانِ اللّهِ عز و جل ما یَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت ، یَکتُبُ اللّهُ عز و جللَهُ بِها رِضوانَهُ إلی یَومِ القِیامَهِ . وإنَّ الرَّجُلَ لَیَتَکَلَّمُ بِالکَلِمَهِ مِن سَخَطِ اللّهِ عز و جل ما یَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت ، یَکتُبُ اللّهُ عز و جل بِها عَلَیهِ سَخَطَهُ إلی یَومِ القِیامَهِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن دَعا عَبدا مِن شِرکٍ إلَی الإِسلامِ ، کانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ کَعِتقِ رَقَبَهٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ إلی رَجُلٍ مِن أهلِهِ :أبلِغ مَن لَقیتَ مِنَ المُسلِمینَ عَنِّی السَّلامَ ، وَادعُ النّاسَ إلَی الإِسلامِ ، وأَیقِن أنَّ لَکَ بِکُلِّ مَن أجابَکَ عِتقَ رَقَبَهٍ مِن وُلدِ یَعقوبَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :الآمِرُ بِالمَعروفِ کَفاعِلِهِ . (5)

.

1- .التبیان فی تفسیر القرآن : ج 6 ص 372 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 127 ؛ سنن ابن ماجه : ج 1 ص 75 ح 205 عن أنس نحوه .
2- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 375 ح 15852 ، سنن الترمذی : ج 4 ص 559 ح 2319 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1313 ح 3969 کلاهما نحوه وکلّها عن بلال بن الحارث المزنی ، کنز العمّال : ج 3 ص 551 ح 7856 وراجع : الأمالی للطوسی : ص 536 ح1162 .
3- .مسند زید : ص 390 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن جدّه الإمام علیّ علیهم السلام .
4- .الزهد للحسین بن سعید : ص 81 ح 45 عن زید بن علیّ عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 77 ص134 ح44 .
5- .کنز العمّال : ج 3 ص 73 ح 5552 نقلاً عن یعقوب بن سفیان فی مشیخته والفردوس عن عبد اللّه بن جراد .

ص: 47

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به هدایت دعوت کند و [دعوتش] پذیرفته شود ، همسان با پاداشِ هدایت شوندگان ، پاداش خواهد داشت ، بی آن که از پاداش آنان ، چیزی کاسته شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شخصی سخنی از رضوان الهی می گوید و حدس نمی زند تا کجا پیش خواهد رفت . خداوند عز و جلبرای او به خاطر این سخن ، خشنودی خود تا روز قیامت را می نویسد ؛ و شخصی سخنی از روی خشم الهی می گوید و حدس نمی زند تا کجا پیش خواهد رفت . خداوند عز و جلبرای او به خاطر این سخن ، خشم خود تا روز قیامت را می نویسد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس که بنده ای را از شرک به سوی اسلام فرا خوانَد ، به سان آزاد ساختن بنده ای از فرزندان اسماعیل ، پاداش خواهد داشت .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش خود به مردی از خاندانش :به هر مسلمانی که بر می خوری ، سلامم را به او برسان ، و مردم را به اسلام فرا خوان ، و یقین بدان که به ازای هر کس که [دعوت] تو را اجابت کند ، [به اندازه] آزاد کردن بنده ای از فرزندان یعقوب ، پاداش خواهی داشت .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امر کننده به معروف ، به سانِ انجام دهنده آن معروف است .

.


ص: 48

عنه صلی الله علیه و آله :الدّالُّ عَلَی الخَیرِ کَفاعِلِهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أمَرَ بِمَعروفٍ ، أو نَهی عَن مُنکَرٍ ، أو دَلَّ عَلی خَیرٍ ، أو أشارَ بِهِ ، فَهُوَ شَریکٌ . ومَن أمَرَ بِسوءٍ ، أو دَلَّ عَلَیهِ ، أو أشارَ بِهِ ، فَهُوَ شَریکٌ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أشَدُّ مِن یُتمِ الیَتیمِ الَّذِی انقَطَعَ عَن اُمِّهِ وأَبیهِ یُتمُ یَتیمٍ اِنقَطَعَ عَن إمامِهِ ، ولا یَقدِرُ عَلَی الوُصولِ إلَیهِ ، ولا یَدری کَیفَ حُکمُهُ فی ما یُبتَلی بِهِ مِن شَرائِعِ دینِهِ . ألا فَمَن کانَ مِن شیعَتِنا عالِما بِعُلومِنا ، وهذَا الجاهِلُ بِشَریعَتِنا المُنقَطِعُ عَن مُشاهَدَتِنا یَتیمٌ فی حِجرِهِ ؛ ألا فَمَن هَداهُ وأَرشَدَهُ وعَلَّمَهُ شَریعَتَنا کانَ مَعَنا فِی الرَّفیقِ الأَعلی . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن کانَ مِن شیعَتِنا عالِما بِشَریعَتِنا ، فَأَخرَجَ ضُعَفاءَ شیعَتِنا مِن ظُلمَهِ جَهلِهِم إلی نورِ العِلمِ الَّذی حَبَوناهُ بِهِ ، جاءَ یَومَ القِیامَهِ وعَلی رَأسِهِ تاجٌ مِن نورٍ یُضیءُ لأَِهلِ جَمیعِ العَرَصاتِ ، وحُلَّهٌ لا یُقَوَّمُ لِأَقَلِّ سِلکٍ مِنهَا الدُّنیا بِحَذافیرِها . ثُمَّ یُنادی مُنادٍ : یا عِبادَ اللّهِ ، هذا عالِمٌ ، مِن تَلامِذَهِ بَعضِ عُلَماءِ آلِ مُحَمَّدٍ ، ألا فَمَن أخرَجَهُ فِی الدُّنیا مِن حَیرَهِ جَهلِهِ فَلیَتَشَبَّث بِنورِهِ لِیُخرِجَهُ مِن حَیرَهِ ظُلمَهِ هذِهِ العَرَصاتِ إلی نُزَهِ الجِنانِ . فَیَخرُجُ کُلُّ مَن کانَ عَلَّمَهُ فِی الدُّنیا خَیرا ، أو فَتَحَ عَن قَلبِهِ مِنَ الجَهلِ قُفلاً ، أو أوضَحَ لَهُ عَن شُبهَهٍ . (4)

.

1- .الکافی : ج 4 ص 27 ح 4 ، الخصال : ص 134 ح 145 کلاهما عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 380 ح 813 ، الجعفریّات: ص 171 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار: ج 71 ص 16 ح 28 ؛ مسند ابن حنبل : ج 8 ص 319 ح 22423 عن شاذان ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 34 ح 2384 عن سهل بن سعد ، کنز العمّال : ج 6 ص 359 ح 16052 .
2- .الخصال : ج 138 ح 156 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، السرائر : ج 3 ص 643 عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الجعفریّات : ص 89 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، النوادر للراوندی : ص 143 ح 196 کلّها بزیاده «مَن شفَع شفاعه حسنه» فی أوّله ، بحار الأنوار : ج 100 ص 76 ح 24 .
3- .الاحتجاج : ج 1 ص 9 ح 2 عن یوسف بن محمّد بن زیاد وعلیّ بن محمّد بن سیّار عن الإمام العسکریّ عن آبائه علیهم السلام ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 339 ح 214 عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 2 ص 2 ح 1 .
4- .الاحتجاج : ج 1 ص 10 ح 3 عن یوسف بن محمّد بن زیاد وعلیّ بن محمّد بن سیار عن الإمام العسکریّ علیه السلام ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : 339 ح 215 عن الإمام العسکری عنه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 2 ص 2 ح 2 وراجع : عوالی اللآلی : ج 1 ص 17 ح 2 .

ص: 49

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :راه نمایی کننده به خیر ، به سانِ انجام دهنده آن است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس امر به معروف یا نهی از منکر کند یا به کار خیر راه نمایی یا اشاره نماید ، [با انجام دهنده آن کار ]شریک است ؛ و هر کس به بدی فرمان دهد یا به آن راه نمایی یا اشاره نماید ، [با انجام دهنده آن ]شریک است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سخت تر از یتیمیِ آن که مادر و پدرش را از کف داده ، یتیمیِ کسی است که از امامش دور افتاده و توان دست یافتن به او را ندارد و در موارد ابتلای احکام دینی اش نمی داند حکم امام چیست . آگاه باشید ! هر کس از شیعیان ما که دانا به علوم ماست ، این شخصِ جاهل به شریعت ما و دور افتاده از دیدار ما ، چون یتیمی در دامن اوست . بدانید هر کس او را هدایت و ارشاد کند و شریعت ما را به او بیاموزد ، در رفیق اعلا با ما خواهد بود .

امام علی علیه السلام :هر کس از شیعیان ما که به شریعت ما عالم باشد و شیعیانِ ناتوان ما را از تاریکی جهلشان به روشنایی دانشی که ما ارزانی اش داشته ایم ، ره نمون شود ، روز قیامت ، در حالی می آید که بر سر خود ، تاجی از نور خواهد داشت که به مردم تمام عرصه های قیامت ، روشنایی خواهد داد ، و [بر تن ، ]جامه ای خواهد داشت که ارزش کوچک ترین نخ آن ، از تمام دنیا فزون تر است . آن گاه ، ندا کننده ای آواز سر خواهد داد : ای بندگان خدا ! این ، عالمی از شاگردان برخی علمای خاندان محمّد است . بدانید هر کس که او در دنیا از سرگردانی جهالتْ خارجش ساخته ، [اینک دوباره می تواند] به نور او چنگ زند تا او را از سرگردانی تاریکیِ این عرصه ها تا بوستان های بهشت ، بیرون برد . [بدین ترتیب] هر کس که وی در دنیا چیزی به او آموخته ، یا گره جهل را از قلب او گشوده یا [پاسخ ]شبهه ای را برای او آشکار ساخته ، بیرون می آید .

.


ص: 50

الإمام الحسین علیه السلام :مَن دَعا عَبدا مِن ضَلالَهٍ إلی مَعرِفَهِ حَقٍّ فَأَجابَهُ ، کانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ کَعِتقِ نَسَمَهٍ . (1)

الإمام الباقر علیه السلام :مَن عَلَّمَ بابَ هُدیً فَلَهُ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بِهِ ، ولا یَنقُصُ اُولئِکَ مِن اُجورِهِم شَیئا . ومَن عَلَّمَ بابَ ضَلالٍ کانَ عَلَیهِ مِثلُ أوزارِ مَن عَمِلَ بِهِ ، ولا یَنقُصُ اُولئِکَ مِن أوزارِهِم شَیئا . (2)

عنه علیه السلام :لَمّا کَلَّمَ اللّهُ موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام ، قالَ موسی : . . . إلهی ، فَما جَزاءُ مَن دَعا نَفسا کافِرَهً إلَی الإِسلامِ ؟ قالَ : یا موسی ، اُذِنَ یَومَ القِیامَهِ فِی الشَّفاعَهِ لِمَن یُریدُ . قالَ : إلهی ، فَما جَزاءُ مَن دَعا نَفسا مُسلِمَهً إلی طاعَتِکَ ، ونَهاها عَن مَعصِیَتِکَ ؟ قالَ : یا موسی ، أحشُرُهُ یَومَ القِیامَهِ فی زُمرَهِ المُتَّقینَ . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :لا یَتَکَلَّمُ الرَّجُلُ بِکَلِمَهِ حَقٍّ فَاُخِذَ بِها ، إلّا کانَ لَهُ مِثلُ أجرِ مَن أخَذَ بِها ، ولا یَتَکَلَّمُ بِکَلِمَهِ ضَلالٍ یُؤخَذُ بِها إلّا کانَ عَلَیهِ مِثلُ وِزرِ مَن أخَذَ بِها . (4)

.

1- .مسند زید : ص 391 عن الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام .
2- .الکافی : ج 1 ص 35 ح 4 عن أبی عبیده الحذّاء ، تحف العقول : ص 297 ، المحاسن : ج 1 ص 96 ح 60 عن محمّد بن مسلم ، منیه المرید : ص 111 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 19 ح 53 .
3- .فضائل الأشهر الثلاثه : ص 89 ح 68 عن زیاد بن المنذر ، الأمالی للصدوق : ص 277 ح 307 عن عبد العظیم الحسنی عن الإمام الهادی علیه السلام وفیه صدره ، بحار الأنوار : ج 69 ص 413 ح 131 .
4- .ثواب الأعمال : ص 160 ح 1 عن عبد الرحمن بن أبی عبد اللّه ، الاختصاص : ص 250 ، تحف العقول : ص 375 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 2 ص 19 ح 52 .

ص: 51

امام حسین علیه السلام :هر کس بنده ای را به بیرون رفتن از گم راهی با شناخت حق ، دعوت کند و او اجابتش کند ، برای دعوت کننده ، به سان آزاد کردن انسانی ، پاداش خواهد بود .

امام باقر علیه السلام :هر کس راه هدایتی بیاموزد ، به سان پاداش هر کس که به آن عمل کند ، از آنِ او خواهد بود و از پاداش عمل کنندگان ، چیزی کاسته نخواهد شد ؛ و هر کس راه گم راهی را یاد دهد ، به سان گناه کسانی که بِدان عمل کنند ، بر گردن او گناه خواهد بود ، بی آن که چیزی از گناه عمل کنندگان ، کاسته شود .

امام باقر علیه السلام :هنگامی که خداوند با موسی بن عمران علیه السلام سخن می گفت ، موسی گفت : ... خدایا ! پاداش آن کس که انسان کافری را به اسلام دعوت کند ، چیست ؟ خداوند فرمود : «ای موسی ! در روز قیامت به او اجازه داده می شود تا برای هر کس که می خواهد ، شفاعت کند» . موسی گفت : خدایا ! پاداش کسی که فرد مسلمانی را به اطاعت تو دعوت کند و از نافرمانی ات نهی کند ، چیست ؟ خدا فرمود : «ای موسی ! او را در روز قیامت ، در زمره پرهیزگاران محشور می کنم» .

امام صادق علیه السلام :کسی سخن حقّی که مورد عمل قرار گیرد ، نمی گوید ، جز آن که پاداش آن که بِدان عمل کند ، از آنِ او خواهد بود ؛ و کسی سخن باطلی که مورد عمل قرار می گیرد، نمی گوید ، جز آن که گناه آن که بِدان عمل کند ، برگردنِ او خواهد بود .

.


ص: 52

عنه علیه السلام :إذا کانَ یَومُ القِیامَهِ بَعَثَ اللّهُ عز و جل العالِمَ وَالعابِدَ ، فَإِذا وَقَفا بَینَ یَدَیِ اللّهِ عز و جل قیلَ لِلعابِدِ : اِنطَلِق إلَی الجَنَّهِ ، وقیلَ لِلعالِمِ : قِف ! تَشفَع لِلنّاسِ بِحُسنِ تَأدیبِکَ لَهُم . (1)

عنه علیه السلام :إنَّ الرَّجُلَ لَیَتَکَلَّمُ بِالکَلِمَهِ فَیَکتُبُ اللّهُ بِها إیمانا فی قَلبِ آخَرَ ، فَیَغفِرُ لَهُما جَمیعا . (2)

راجع : العلم والحکمه فی الکتاب والسنّه : ص 333 (القسم السادس / الفصل الثانی : فضل التعلیم) .

2 / 6المُبَلِّغُ المِثالِیُّالکتاب«لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ فَقَالَ یَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ * قَالَ الْمَلأَُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ * قَالَ یَاقَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلَالَهٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ * أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» . (3)

«وَإِلَی عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ * قَالَ الْمَلأَُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَهٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ * قَالَ یَاقَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَهٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ * أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ» . (4)

.

1- .علل الشرائع : ص 394 ح 11 ، بصائر الدرجات : ص 7 ح 7 ، بحارالأنوار : ج 2 ص 16 ح 36 .
2- .المحاسن : ج 1 ص 361 ح 778 عن أبی بکر الحضرمی ، مشکاه الأنوار : ص 193 ح 509 وفیه «العبد» بدل «الرجل» ، بحار الأنوار : ج 2 ص 73 ح 38 .
3- .الأعراف : 59 62 .
4- .الأعراف : 65 68 .

ص: 53